و چه زيبا با خداي خويش عشق بازي مي كنند، دستانشان رو به آسمان است
وتنه در برابر عظمت پروردگار خميده
درخت را مي گويم
اما چه شده كه بر زمين ريشه دوانده است .آيا او نمي خواهد همچو آب در جريان
باشد يا ابري كه در آسمان شناور ، يا چون باد به اين سو و آن سو در حركت ؟
مطمئنا
اما...
درخت رسالت خويش را خوب مي داند . او ريشه در خاك دارد، سايه بر اهل زمين
با شكوفه هايش طنازي مي كند، در بهار و هديه مي كند، ميوه هايش را تابستان
و در پاييز تجلي گاه رنگ است و در زمستان سكوت در ، برابر خالق درخت در طاعت
پروردگار خويش جست و جو مي كند ، جريان را چون آب وشناوربودن را مانند ابر و
همچون باد در حركت
نظرات شما عزیزان: